سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :5
کل بازدید :3878
تعداد کل یاداشته ها : 3
04/3/4
5:56 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
زهرا[0]

خبر مایه
عناوین یادداشتهای وبلاگ
قران شعر محراب عناوین یادداشتها[3]
ÂÝÑíä
یک شبی مجنون نمازش را شکست
 بی وضو در کوچه ی لیلا نشست

 عشق آن شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود

 گفت یا رب از چه خوارم کرده ای ؟

بر صلیب عشق دارم کرده ای؟

 خسته ام زین عشق ، دلخونم نکن

من که مجنونم تو مجنونم نکن

 مرد این بازیچه دیگر نیست

این تو لیلا ی تو ، من نیستم

 گفت: ای دیوانه لیلایت منم

در رگت پنهان و پیدایت منم

 سال ها با جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی

 عشق لیلا در دلت انداختم

صد قمار عشق ، یکجا باختم

 کردمت آواره ی صحرا نشد

گفتم عاقل می شوی اما نشد

 سوختم در حسرت یک یا ربت

غیر لیلا بر نیامد از لبت

 روز و شب او را صدا کردی ولی

دیدم امشب با منی گفتم بلی

 مطمئن بودم به من سر می زنی

بر حریم خانه ام در می زنی

 حال این لیلا که خوارت کرده بود

درس عشقش بی قرارت کرده بود

 مرد راهش باش تا شاهت کنم

صد چو لیلا کشته در راهت کنم

امید وارم خوشتون بیاد


قران       محراب